به گزارش خبرگزاری مهر، پیروز سیار تاکنون بخشهای متعددی از کتاب مقدس را به فارسی ترجمه کرده است. او در ادامه این روند ترجمه عهد عتیق را به انجام رسانده است. این ترجمه با پانویسها و توضیحات تفصیلی و تفسیری همراه است و بر اساس آرای صاحبنظران کاری در خور تأمل در این حوزه به شمار میرود. این ترجمه به تازگی به کوشش نشر هرمس چاپ و منتشر شده است. نشست نقد و بررسی این اثر با حضور کامران فانی، بهاءالدین خرمشاهی، مهراب صادقنیا و پیروز سیار در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
ظرایف مفهومی و چشم اول
پیروز سیار، مراحل مختلف ترجمه کتاب مقدس را بازگو کرد. وی گفت: ترجمه این کتاب از سال ۷۶ با ترجمه بخشی از عهد عتیق آغاز شد که گویا به دلایل متعدد هیچگاه به زبان فارسی ترجمه نشده بود. «کتابهای قانونی ثانی» در سال ۱۳۸۰ چاپ شد که شامل هفت کتاب و همچنین بخشهایی از دو کتاب است. من کل آن دو کتاب را ترجمه کردهام و در واقع نه کتاب فراهم آمد. چاپ اول این کتابها در همان سال به اهتمام نشر نی منتشر شد که بخشهایی از قسمتهای مختلف عهد عتیق را نیز در بر دارد. آنها به زبان یونانی منتقل شدهاند و از همینروی در کتاب مقدس عبرانی گنجانده نشدهاند؛ البته نه به این معنا که خوانده نمیشوند، چراکه مفصلترین گزارش درباره خاندان مکابی و نقش آنها در مناقشات بین یهودیان و توسعه فراگیر یونانیمآبی در دنیای امروز، در این کتابها درج شده است.
وی افزود: بخشهایی از کتابهای حکمت، چون بنسیرا نیز در فهرست قرار نگرفتهاند، اما نه به این معنا که به آنها عنایت نمیشود، بلکه کتابهای مهمی هستند که بخشهایی از تاریخ ایران را در بر دارند؛ کتاب استر از آن جمله است که به تمامی به تاریخ ایران باستان ارتباط دارد. این کتابها بسیار مهم هستند، چه از منظر کسانی که درباره متون دینی پژوهش میکنند و چه از منظر کسانی که روابط بین اقوام مختلف را بررسی میکنند. بهرغم تصور من این کتابها با استقبال خوبی رویارو شدند، آنچنان که چاپ نهم آنها منتشر شده است. بعد از این کار ترجمه کل عهد جدید را پی گرفتم که دشواریهای زیادی از ابعاد گوناگون چون حجم زیاد، بخشهای تفصیلی و ترجمه رسالات پولس داشت. ترجمه عهد جدید حدود چهار سال به درازا کشید و در سال ۱۳۸۷ منتشر شد. خوشبختانه آن کتاب نیز با عنایت اهل فرهنگ مواجه شد و اکنون به چاپ سوم رسیده است.
سیار، آغاز ترجمه عهد عتیق را در ادامه روند ترجمه کتاب مقدس بدیهی خواند و افزود: ترجمه این کتاب از ابتدا و با سیاق کتابهای پیشین ضروری بود، چراکه تنها ترجمه خود متن در نظر نبود. بر اساس آن نظام تفصیلی که این ترجمه بر مبنای آن پایهریزی شده است، باید پانوشتهای تفسیری تفصیلی در ذیل صفحات گنجانده میشد؛ همچنین ملحقاتی نیاز بود که خواننده را به درک جزئیات مفاهیم متن راهنمایی کند، چون آن بخش که به کتاب مقدس عبرانی مرتبط است، تاریخ تألیفی بسیار طولانی و دور از زمان ما دارد. متن ایندست کتب باید در زمینه تاریخی، فرهنگی و سیاسی زمانه خود قرار گیرد تا جزئیات آنها قابل درک باشد.
وی ضروری دانست کتب مقدس به انضمام حواشی تفصیلی منتشر شوند و در شرح چرایی و اهمیت این امر تأکید کرد: میباید خواننده جزئیات این متون را دریابد. تاریخ تفصیلی یک کتاب دینی، تاریخ کوشش و تلاش برای درک جزئیات و ظرایف مفهومی آن متن است. نمیتوان از این تاریخچه درگذشت، چراکه نمیتوان از اندوختهای بزرگ و عظیم که در طول نسلها بر هم انباشته، تنقیح و حک و اصلاح شده است، محروم ماند. در این ترجمه بنا بر این بود که متن با پانوشتهای تفصیلی، مقدمات و اندکسها همراه شود. این کار در زبان فارسی بیسابقه است؛ در زبانهای دیگر نیز چندان سابقهای ندارد.
سیار، کتاب مقدس اورشلیم را بهعنوان منبع اصلی کار خود معرفی کرد و اظهار داشت: در کنار این منبع اصلی از منابع کمکی بسیاری نیز استفاده شده است. برای ترجمه قسمت عبری، در وهلهی اول ترجمه بین سطری کل متن عبری کتاب مقدس که متن بسیار موثقی است و عده پرشماری از محققان عبریزبان بر آن کار کردهاند، در نظر بوده است؛ این محققان کل متن را واژهبهواژه معنی و هر قطعه را با دو ترجمه معروف و معتبر همراهی کردهاند؛ در واقع سه ترجمه در قالب یک کتاب منتشر شده است.
وی افزود: پس از آن ترجمه بین کلیسایی بسیار معروف «توب» در نظر گرفته شد که دومین منبع کمکی من بوده است؛ این ترجمه به کاری انقلابی در عالم مسیحیت میماند؛ سه مذهب بزرگ مسیحیت بهرغم نظریات مختلف گروهی متشکل از ۱۴۰ نفر تشکیل دادند تا کل کتاب مقدس را به زبان فرانسه ترجمه، تحشیه و تفسیر کنند. ترجمههای متعدد دیگر را نیز در نظر داشتهام که تمام آنها ذکر شده است. متاسفانه در کتابهای مقدسی که به زبان فارسی ترجمه شده است، نام پدیدآورندگان، منابع و اطلاعات نسخهشناسی درج نشده است که به نظر من یک کاستی به نظر میرسد.
سیار در انتها بخشی از دشواریهای کار خود را برشمرد و تأکید کرد: متن حواشی تفسیری تفصیلی دارد، همچنین اندکسهایی به انتهای آن افزوده شده است که درباره اسامی خاص تورات به صورت دستی فراهم آمدهاند، چراکه درباره کتاب مقدس نمیتوان اندکسی را ترتیب داد که کشفالآیات نداشته باشد؛ نمیتوان تنها با دادن شماره صفحه، اندکسی برای تورات استخراج کرد؛ ممکن است در یک صفحه اسمی خاص چندبار تکرار شده باشد که باید با رجوع به تفاسیر از یکدیگر تفکیک شوند و همچنین مشخص شود که از هرکدام در کدام آیه یاد شده است؛ در نتیجه باید این کار هم بر مبنای منابع تفسیری صورت گیرد و هم برای هریک نام کتاب و آیه مشخص شود. این رویکرد درباره اسفار خمسه کاری طاقتفرسا بود چراکه هریک از شجرنامههای مندرج در کتابهای پنجگانه تورات بیش از بیست نام و شجرهنامههای مفصل در خود دارد که باید از یکدیگر تفکیک میشدند.
وی افزود: تمام کار حروفچینی این کتاب را خود انجام دادم. مصالح حجیم این کتاب باید با یکدیگر هماهنگ و در جای خود آورده میشدند و این امر با حروفچینی عادی محقق نمیشد. از ورای تجربیات پیشین به این نتیجه دست یافتم که حروفچینی هم میباید به کوشش کسانی صورت گیرد که با کتاب مقدس آشنایی دارند؛ در نتیجه حروفچینی را فرا گرفتم و خود آن را صورت دادم؛ یعنی از ترجمه تا چاپ هیچ چشم دومی این کار را ندیده است و تمام آنها کار یک نفر است. در استخراج اندکس با اینکه سعی داشتم کار را بسیار با تأنی و آرامش انجام دهم، رضایت کامل حاصل نشد، بنابراین پس از تحویل کار به انتشارات، در فرصتی که تا زمان اخذ مجوز وجود داشت یک فایل حاوی پنج کتاب و هفتصد صفحه ترتیب دادم و تک تک موارد این فهرست را (با بیش از هزار نام)، با تمام موارد کاربرد نامها، با فرمان جستجو بازبینی کردم. نمیتوان ادعا کرد این اندکس بیغلط است، اما میتوان تصور کرد بسیار کم غلط است.
ترجمهای شیوا و رسا
فانی، در ابتدای سخنان خود کار سیار را ستود و در اهمیت آن تصریح کرد: کتابهای ترجمه و مترجمان بسیارند، اما در میان آنها پیروز سیار جایگاهی منحصر به فرد دارد؛ به معنایی دیگر یکه و یگانه است. اینکه او نزدیک به بیست سال از عمر خود را وقف کاری بکند که حتی خود قبلا تصور آن را نداشته است، کاری سترگ است. کمتر کسی را دیدهام که با پیگیری و کوشایی، عشق و علاقه و ایثار پروژهای را برنامهریزی کند و تا انتها آن را پی گیرد. به دیگر معنا پیروز سیار امروز بدون اینکه خود بخواهد به یک متخصص ادیان ابراهیمی بدل شده است.
وی، پیشینه ترجمه کتاب مقدس در ایران را به اجمال تشریح کرد. فانی گفت: کتاب محل بحث، همان است که ما آن را تورات اطلاق میکنیم. تورات، انجیل و قرآن سه کتاب مهم ادیان ابراهیمی در سراسر جهان هستند و از اینروی من نمیدانم باید درباره کتابی به این اهمیت سخن بگویم یا درباره ترجمه آن. سابقه ترجمه کتاب مقدس در ایران بسیار طولانی است. نخستین بار در قرن پنجم میلادی بخشهایی از این کتاب به زبان فارسی پهلوی ترجمه شده است. طی این ۱۵۰۰سال، ترجمه کتاب مقدس در ایران فراز و فرودهای بسیاری داشته است. این کتاب در ایران همواره مطرح بوده است و ترجمههایی از آن صورت گرفته است، اما نه آنگونه که باید. در قرن نوزدهم ترجمه کتاب مقدس جدی گرفته شد و در واقع آنچه امروز در دسترس است، همان متن است که پس از چندین بار ترجمه سرانجام در ۱۹۰۴ در فرمی استاندارد ارائه شد.
فانی ادامه داد: این ترجمه خاص است، به عبارتی لهجه دارد؛ مترجمان آن چند فارسیزبان و چند خارجی بودهاند و از اینرو نوعی خامی نیز در این ترجمه وجود دارد که کمی آن را دریاب میکند؛ البته کتابهای مقدس نباید سادهنما باشند. در تمام این ۱۵۰۰سال ایرانیها کمتر در این زمینه همت گماردهاند؛ چند ترجمه وجود دارد که هیچیک کامل نیست. ترجمه پیروز سیار از عهد عتیق راهی تازه در این باب گشود. گویا تا به امروز ما مسأله را جدی نگرفته بودیم. این مسأله به اعتقادات ارتباط ندارد و باید جزو معلومات هر فردی در این قرن باشد. از آنجاکه هیچ ایرانی به این کار همت نکرده بود، کار مترجم به گشودن راهی تازه میماند. او این راه را با فداکاری پیمود، آنچنانکه امروز متخصص در امر است.
وی در شرح ویژگیهای ترجمه اخیر تصریح کرد: آشنایی ما با کتاب مقدس از ورای کوشش پروتستانها صورت گرفته است و تقریبا کاتولیکها هیچ نقشی در این امر نداشتهاند؛ ترجمه ابتدایی در قرن هجدهم به همت آنان صورت گرفت. ترجمهای که در میان فارسیزبانان رایج است نیز به همت پروتستانها صورت گرفته است؛ بنابراین آنها عقاید خود را بهویژه در انجیل دخالت دادهاند. اولین روایت کاتولیکی کتاب مقدس به زبان فارسی به کوشش پیروز سیار محقق شده است. تا نیمه قرن بیستم ترجمه کتاب مقدس نزد کاتولیکها ممنوع بوده است؛ آنها تنها به ترجمهای لاتینی مربوط به قرن چهارم بسنده میکردند. با این کار بخشی مجهول برای ما گشوده شد. متنی که گزیده شده است شاید معتبرترین متون باشد و ویژگیهای متعددی دارد. تحقیقات زیادی در تحقق این ترجمه صورت گرفته است. تفسیرهای متعدد در قالب زیرنویس به گشایش مشکلات کمک بسیار کرده است؛ بدون آنها خواننده تنها لذتی ظاهری را تجربه میکند؛ بنابراین آنکه در پی تحقیق جدی در حوزه مسیحیت و یهودیت است باید به این کتاب مراجعه کند.
فانی تاکید کرد: این اثر ابراز نظر محققان و صاحبنظران ایرانی را نیز محقق کرده است. این برگردان در نهایت دقت و امانتداری صورت گرفته است. من تصور میکنم شاید مطلوبتر بود این رویکرد لحاظ نمیشد؛ البته مترجم آنجاکه با متنی مقدس روبرو است چنین رویکردی را کاربسته است؛ تورات از نظر مسیحیت، یهودیت و اسلام وحی است. دقت مترجم از این حیث محققان را مطمئن میکند. ترجمه، آرکائیک و قدمتگرا نیست اما بسیار شیوا، رسا و مفهوم است.
وی در انتها، به نکتهای انتقادی درباره ترجمه اشاره کرد و اظهار داشت: این کتاب پنج قسمت است؛ سفر آفرینش و سفر خروج مباحث تاریخی را در بر دارند؛ اسفار لاویان، اعداد و تثنیه قوانین شریعت را بازگو میکنند. دو بخش اول مخاطبان جهانی دارند؛ در آنها دو روایت متفاوت از آفرینش وجود دارد؛ در زیرنویس این ترجمه خیلی درباره این تفاوت تصریح نشده است.
تحریفی به درازای قرون
خرمشاهی، ضمن بیان دو خاطره مباحث خود را طرح کرد. خرمشاهی اظهار داشت: فرهنگ کتاب مقدس با عنوان «قاموس کتاب مقدس» به همت یک ایرانی و یک خارجی محقق شده بود که بیش از پانزده سال موفق به دریافت مجوز نشد، چراکه مسئولان آن را تحریف شده میدانستند، حال آنکه آن کتاب تنها دربارهی کتاب مقدس بود. شرایط آن مقطع را باید با شرایط امروز سنجید، چراکه کتابی با ترجمهای عالی و متعالی و چاپ شگفتآور مهیا شده است.
وی ادامه داد: وقتی به اتفاق کمالی دزفولی قرآنشناس بزرگ در یکی از نمایشگاههای کتاب حضور داشتیم. در آنجا بحثی از کتاب مقدس به میان آمد و من آیهای از قرآن خواندم که باعث شگفتی همه شد؛ در آن میان کسی مدعی شد که حافظ قرآن است و چنین آیهای در قرآن نیست؛ دیگری مدعی بود این حدیث است و نه آیه قرآن؛ آن آیه بر این امر دلالت دارد که برای اهل انجیل با انجیل و برای اهل تورات با تورات حکم میشود. اینکه انجیل تحریف شده است به ما ارتباط ندارد؛ جز آن هیچ کلیسا یا مذهب مسیحی بر وحیانی بودن آن یا وحیانی بودن تمام آن مدعی نیستند؛ این کتاب طی هزار سال مدون شده است؛ به هر روی ما به آن احترام میگذاریم. امروزه دینپژوهی و بحث تقریب بین مذاهب رونق و پیشرفت زیادی داشته است.
تصدیق در قاموس جملهها
صادقنیا، ترجمه مورد بحث را شگفتآور، سنجیده و قابل تأمل ارزیابی کرد و به ذکر نکاتی درباره آن پرداخت. وی گفت: بهنظر میرسد کار مترجم به ساختن بهترین گوشی موبایل در شرایطی که فرستادن و دریافتن ممکن نیست، شبیه است، چراکه به تصور من جامعه مخاطب ما بسیار با این متن بیگانه است. در جامعه ما پندارههای نادرستی درباره کتاب مقدس وجود دارد که اگر از بین نروند و اصلاح نشوند امکان ارتباط مخاطبان با این کتاب فراهم نمیشود. به طبع مترجم این اثر را برای مسیحیان و یا کلیمیها ارائه نکرده است، چراکه آنها تنها میتوانند به ترجمهای مراجعه کند که انجمن کتاب مقدس آن را تأیید کرده است. در اینصورت باید تلاش بسیار زیادی برای سازگاری بین مخاطبان و این متن صورت گیرد و انتظار میرود این امر در مقدمه محقق شده باشد، ولی بهعنوان یک نقد باید تأکید کرد، ترجمه حاضر از عهده این کار بر نیامده است، گرچه اطلاعات مفیدی در خود دارد.
وی در شرح پندارههای نادرست یادشده تأکید کرد: نمیدانیم یهودیها چگونه به کتاب خود مینگرند، حتی مولف کتاب با نگاهی سکولار آن را متنی ادبی معرفی کرده است. وی رویکرد و نگاهی متدینانه نداشته است تا بتواند در پیشگاه مخاطبان، نگاه یهودیها را بازتاب دهد؛ بنابراین مخاطبان این کتاب نیز با ذهنیتی جز آنچه برای مسیحیان و یهودیان وجود دارد با آن مواجه میشوند. از اینروی امکان استفاده از این کتاب وجود ندارد.
صادقنیا، به اجمال باورهای یهودیان و مسیحیان درباره کتاب مقدس را بازگفت و تصریح کرد: بر جلد کتاب، عنوان «کتاب مقدس اورشلیم» درج شده است، به این معنا که بر اساس نسخه اورشلیم فراهم آمده است؛ البته بهتر میبود بر همان واژه نسخه تأکید شود، چراکه از کتاب مقدس عبری دو نسخه وجود دارد؛ یکی به زبان یونانی و دیگری به زبان عبری، که همان نسخه اورشلیم است. یهودیت از ابتدا بر پایه زبان و فرهنگ رومی و زبان یونانی پیش رفت و به همین دلیل از ابتدا زبان یونانی را برگزید. در تلاشی سترگ هفتاد و دو تن مترجم، کتاب مقدس را از زبان عبری به زبان یونانی برگرداندند. از آنپس به دلایل مختلف هفت کتاب بیشتر از آنچه در نسخه اورشلیم وجود دارد، ترجمه شد، علاوه بر اینکه در دو کتاب، افزودنیهایی وجود دارد؛ بنابراین در کلیسای یونانی نسخهی هفتادین معتبر بود و در کلیسای یهودی نسخهی اورشلیم.
وی ادامه داد: این ماجرا تا منازعات بین کلیسا و نهضتهای اصلاح دینی ادامه داشت، چراکه بهزعم پروتستانها قدرت و نفوذ کتاب مقدس به کلیسا و پاپ منتقل شده بود. آنها در پی رجعت به کتاب مقدس و سنت اولیه بودند. بازگشت به کتاب مقدس به معنای بازگشت به نسخه اورشلیم بود؛ بنابراین پروتستانها هفت کتابی را که در کتاب یونانی وجود داشت کنار نهادند و عهد عتیق را به تفسیر یهودیها نزدیک کردند. ترجمههای کتاب مقدس که در کشور ما وجود دارد، بیشتر به روایت کلیسای پروتستان است؛ این کتاب نیز همینگونه است. این ترجمه از مجموعه پنج کتاب از سی و نه کتابی فراهم آمده است که در نسخه اورشلیم وجود دارد. آن را یهودیها به سه بخش و مسیحیها به پنج بخش تقسیم کردهاند. این ترجمه پنج کتاب اول از آن سی و نه کتاب را در بر دارد که به اسفار پنجگانه معروف و منسوب به حضرت موسی هستند و جانمایه کتاب مقدس عبری را تشکیل میدهند.
صادقنیا، کتاب یادشده را عامل انسجام اجتماعی در سنت یهودی خواند و افزود: آنگاه که یهودیها از اسارت بابلی بازگشتند، همواره به دنبال یک مرجعیت دینی بودند. پیش از آن، پادشاهان مرجعیت دینی را به عهده داشتند و انسجام اجتماعی را پدید میآوردند. پس از اسارت بابلی حکومت و قدرت توانایی تحقق این امر را نداشت، لذا روحانیها این نقش را با بیان مسائل شرعی به عهده گرفتند. آنها آیینهای تشریعی یهودیت را مجتمع کردند و برای نخستین بار کنیسه را پدید آوردند. از آن تاریخ تا امروز کتاب مقدس به عنوان مرجع دینی شناخته شده است؛ گرچه امروز یهودیها مجاز نیستند مستقیم به این کتاب مراجعه کنند و باید با سنت شفاهی و تلمود به آن ورود یابند؛ فهم این کتاب به صورت مستقیم دور از دسترس یهودیها است.
وی در ادامه، رابطه عهد جدید و عهد عتیق در سنت مسیحی را تشریح کرد. صادقنیا اظهار داشت: همانطور که گفته شد، این کتاب بخشی از عهد عتیق است و نه تمام آن؛ اما درباره رابطه این بخش با عهد جدید در سنت مسیحی سه دیدگاه اصلی وجود داد: یک، دیدگاه مارکیون. این دیدگاه مربوط به سالهای نخستین مسیحی است. بر اساس این دیدگاه خدای عهد عتیق مرده است و عهد جدید را خدای دیگری وحی کرده است. در آن دو خدا با دو ادبیات و دو زبان وجود دارد. مارکیون به خاطر این نظریه به اعدام محکوم و تکفیر شد. دو، دیدگاه لوتر. بر اساس آن خدا تغییر ذهنیت داده است. خدای عهد عتیق با خدای عهد جدید یکی است، اما ذهنیت خود را تغییر داده است. این دیدگاه از نگاه الهیدانهای مسیحی مردود است.
صادقنیا در شرح سومین دیدگاه تصریح کرد: این نظریه را کالون ارائه کرده است، مبنی بر اینکه خدا در این دو کتاب با دو زبان متفاوت سخن گفته است. زبان عهد عتیق زبان خشم و زبان عهد جدید زبان عشق است. خداوند در عهد عتیق به کلیات و در عهد جدید به جزئیات پرداخته است. این دیدگاه وجود دارد، اما نگاه مسیحیت امروز به کتاب مقدس بیشتر تاریخی است و نه منبعی برای اخلاق و شریعت. یهودیها معتقدند تورات موجودی ازلی است. ازلی بودن تورات، به این معنی است که خدا جهان را بر اساس نقشه آن ساخته است. آنچه در این کتاب موجود است (اسفار پنجگانه) بخشی از توراتی است که خداوند به اراده خود به موسی داده است؛ بنابراین یک دوآلیسم وجود دارد؛ تورات کتبی و تورات شفاهی که سینه به سینه نقل و در تلمود گردآوری شده است.
وی در انتها به مصادیقی درباره وحیانی بودن تورات اشاره کرد و افزود: بر اساس سنت ارتودکسی یهود، تورات ازلی و ابدی است، هرگز نسخ نمیشود، خطاناپذیر و به تمامی وحی الهی است. سنت ارتودکسی مسیحیت نیز چنین دیدگاهی دارد. بر اساس مصادیق متعدد قرآن نیز این کتاب را منبع شریعت میداند و به مراجعه به آن تاکید دارد. قرآن آن را تصدیق کرده است و خطاناپذیر میداند. اما به دو دلیل متأخر و یک دلیل متقدم این اندیشه بین برخی متکلمان اسلامی قابل قبول نیست: اول، پارهای تعارضات ظاهری بین قرآن و کتاب مقدس این امر را دامن میزند. به عقیده من آنها به حداقل میرسند اگر به تفسیر و تأویل مراجعه کنیم.
صادقنیا دومین دلیل را اینگونه تشریح کرد: فقدان پیشگوییها؛ باوری متراکم وجود دارد مبنی بر اینکه در کتاب مقدس خداوند به پیامبر وعده داده است و چون آن وعده در این کتاب وجود ندارد، آنی نیست که خداوند نور و هدایت و رحمت میخواندش. این در حالی است که وعده پیشگویی دربارهی انجیل طرح شده است و دیگر اینکه انجیل در قرآن بهعنوان کتاب مابینالدفعتین نیست، به معنای پیام و بشارت است که خداوند به عیسی آموخته است. سوم، به روایت کتاب مقدس، سرزمینی که امروز صهیونیستها در آن حضور دارند توجیه میشود و چون این توجیه نباید وجود داشته باشد و منشأ ظلمهای بسیاری است، این کتاب نمیتواند درست باشد. عدهای هم بر این رأی هستند که در قرآن بر تحریفی بودن آن تأکید شده است.
وی واپسین دیدگاه یادشده را مردود شمرد و افزود: در قرآن هیچ آیهای وجود ندارد که بتوان بر مبنای آن بر تحریف این کتاب تأکید کرد. در خوشبینانهترین شرایط، آیاتی وجود دارد که یهودیها را به بیان حرفهای خود به جای حرفهای خدا متهم میکند. شواهد تاریخی نیز این اندیشه را تأیید نمیکنند. بر اساس آنها این کتاب همان است که خداوند در قرآن به آن اشاره میکند. قدیمیترین نسخه کامل این کتاب به قرن چهارم مربوط است که البته با یافتن الواحی دیگر به پیشتر یعنی سال هفتاد و پنج میلادی منسوب میشود. بر این اساس این کتاب سه قرن پیش از اسلام در دست یهودیها بوده است؛ به این معنا که امکان جابهجایی یک آیه یا یک کلمه وجود نداشته است، چراکه وقتی نسخهای نزد همگان منتشر است این امر ممکن نیست. بنابراین تلاش برای تأکید بر تحریفی بودن این کتاب بر اساس قرآن صحیح نیست؛ اما با وجود برخی تفاوتها چگونگی تصدیق قرآن اهمیت مییابد؛ بر اساس رأی علامه طباطبایی این تصدیقی فیالجمله است.
نظر شما